کیاوشکیاوش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

آخرین روز سال1392

کیاوشم اول هشت ماهگیت مبارک خونه نبودم تا بیام و بنویسم تو تمام زندگی و هستی و آرامش منی با نگاه کردن به صورت  مهربونت دنیام خواستنی میشه وقتی میخوای کاری بکنی اول منو نگاه میکنی اگه بهت بخندم با ذوق انجام میدی و اگه بهت بگم نه با جیغ و داد باهام بحث میکنی من فدای اون آآآآ گفتنت بشم که بجز مامان کلا فقط همینو میگی البته وسط بحث هی بهم لبخند میزنی تا تسلیم بشم آخه تو میدونی که خنده هات هر کسی نرم میکنه چه برسه به من !!!! الان  ساعت 9:15صبحه و تو از7:30بیداری و نمیذاری آخرین روز سال به کارام برسم الانم داری شیر میخوری و توی بغلمی امیدوارم بخوابی تا کارامو انجام بدم خیلیییی کار مونده بابا هم رفته کارواش و تا ظهر میاد البته روزه داره...
29 اسفند 1392

کیاوش هم چهاردست و پا شد!!!

سلام پسرکم شما در تاریخ ٣٠ بهمن ٩٢ (٧ماه و ٤ روز)چهاردست و پا سمت دخترخاله ات رفتی تا ابرنگش رو ازش بگیری  اگرچه خیلی تند و تیز نبود ولی با اون پاها و دستای کوچولوت راه رفتی و همه خیلی خیلی ذوق کردیم.ترگل هم اومد تو رو بوسید شما دوتا خیلی همدیگه رو دوست دارین و اون مثل یه خواهر ازت محافظت میکنه... چند روزه یسره گریه میکنی خیلی ناراحتم غذاتم نمیخوری دیروز بودیم دکتر شکر خدا مشکلی نبود فقظ واسه ی سرفه هات دارو داده که من باید با بدبختی بهت بدم آخه چرا نمیخوری عزیزم؟بخاطر خودته عشق من... زودتر خوب و سرحال شو حال مامانتم خوب کن عاشقانه عاشقتم... ...
4 اسفند 1392
1